بازاریابی چریکی چیست؟
سلام به مهراکت خوش آمدید. در این مقاله با بازاریابی چریکی چیست؟ آشنا می شوید.
تعریف بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی، ترجمه عبارت Guerrilla Marketing است
و اولین بار توسط جی کنراد لوینسون در کتابی تحت عنوان بازاریابی چریکی در سال ۱۸۹۲ میلادی تشریح شد؛
وی بازاریابی را از منظر چریکی، فرصتی می داند برای بازاریابان تا به مشتریان حال و آینده خویش کمک کنند
تا در راه رسیدن به هدفشان موفق گردند
بازاریابی چریکی روشی غیر معمول برای اندازه گیری و پیش بینی رفتار، تحت تأثیر قرار دادن افراد،
و آزمایش و تعیین کمیت و کیفیت تجارت بر مبنای یک بودجه کم در بنگاه است.
در واقع بازاریابی چریکی نوعی بازاریابی نامنظم جهت کسب حداکثر نتایج با به کارگیری حداقل منابع است
و درگیر ابتکارات، نوآوری، شکستن قوانین و جستجوی راهکارهای بدیل برای روشهای بازاریابی سنتی است.
بازاریابی چریکی، توصیف کننده استراتژی ها و یا مبارزات بازاریابی غیر متداول و غیر قراردادی است
که بایستی یک تأثیر پیشبردی قابل توجه در سازمانی که این استراتژی ها را بکار می گیرد،
داشته باشند و این کار را با بخشی از بودجه ای که مبارزات بازاریابی سنتی برای همان هدف می پردازند، انجام دهند.
، بازاریابی چریکی نوعی از برنامه های بازاریابی است که
در آن تلاش بر استفاده از روش هایی بر پایه خلاقیت و نوآوری و بر خلاف شرایط روتین انجام می شود
که دارای حداکثر بازده ممکن است.
بازاریابی چریکی همانگونه که از نام آن پیداست، مانند چریکها است،
افراد در جنگ های چریکی یا نامنظم، از حرکات غیر معمول و نامنظمی
از قبیل کمین، حمله ها و حرکت های تعجب آور استفاده می کنند.
در بازاریابی چریکی نیز از برنامه های مشابه در علم بازاریابی استفاده می نمایند
و با طرح ها و روش های خود، مخاطبان را متعجب و به خود جذب کرده،
حداکثر توجه و احساسات مشتری را در مقایسه با بازاریابی سنتی
در نظر می گیرد و نتیجه آن، ثبت شدن تبلیغ در حافظه مشتری است.
داستان بازاریابی چریکی
شاید بتوان قدمت فعالیتهای تبلیغی را به ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد نسبت داد
که مصریان باستان برای درست کردن پیامهای فروش و پوسترهای دیواری از پاپیروس استفاده میکردند.
آنچه ما به عنوان تبلیغات و بازاریابی سنتی میشناسیم در طول سدهها به مرور شکل گرفت
اما حقیقتا تا اوایل سالهای ۱۹۰۰ رونقی نداشت. در این زمان بود
که هدف اصلی تبلیغات به جای سرگرم نمودن و درگیر کردن مشتریان روی ارائهی اطلاعات
به آنها در مورد محصولات یا خدمات متمرکز شد.
در سالهای دههی ۱۹۶۰، کمپینها روی تبلیغات گسترده از طریق کانالهای ارتباطی متنوع نظیر رادیو و تبلیغات چاپی متمرکز بودند.
پیش از سالهای ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰ تبلیغات تلویزیونی وجود نداشت.
شبکهی MTV از بهیادماندنیترین پیشگامان تبلیغ تلویزیونی در این زمانه بود
که بهجای اینکه تبلیغات را در خلالِ پخش یک برنامهی جذاب تلویزیونی انجام دهد
تمرکزش بر این بود که مصرفکننده، این شبکه را صرفا بهمنظور دیدن پیام تبلیغاتی انتخاب کند.
کم کم با تقلای کارگزاران تبلیغاتی برای ساختن تبلیغات چشمگیر و به ستوه آمدن
مصرفکنندگان از اینکه آماج این تبلیغات قرار میگرفتند؛ زمانِ تغییر فرا رسید.
در همین زمانه در سال ۱۹۸۴ جِی کانرَد لوینسون عبارتی را با کتاب خود به دنیای بازاریابی آورد: «بازاریابی چریکی».
لوینسون با برخورداری از پیشینهی مدیریتی در یکی از باسابقهترین شرکتهای تبلیغاتی امریکا (J. Walter Thompson)
و همچنین مدیریت امور هنری و عضویت در هیئت بازرگانیِ شرکت تبلیغاتی لئو برنت (Leo Burnett Advertising)
در کتابش راههایی منحصربه فرد را برای نزدیک شدن و درگیری تنبهتن با اشکال سنتی تبلیغات معرفی میکند
. او هدف از این بازاریابی را به کار بردن استراتژیهای غیرمتعارفِ تبلیغی عنوان میکند که با هزینهی اندک قابل انجام باشند.
در این بازهی زمانی که تبلیغات رادیویی، تلویزیونی و چاپی رو به افزایش بودند و مصرفکنندگان از این همه تبلیغ خسته شده بودند،
پیشنهاد لوینسون این بود که کمپینها باید تکاندهنده، بیهمتا، شوکآور و هوشمندانه باشند تا حسابی سروصدا کنند.
کسبوکارهای کوچک مسیر ذهنی خود را تغییر دادند و به استفاده از این روش بدیع روی آوردند.
در گذر زمان مفهوم بازاریابی چریکی به طور طبیعی به رشد و توسعهی خود ادامه داده است.
https://mehraket.com/8304-2/
انواع بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی داخلی، بازاریابی چریکی کمین رویداد، و بازاریابی چریکی تجربی است.
یا قرار دادن کارهای هنری موقت روی پیادهروها و خیابانها در محیط شهری است.
ایدههای مختلفی میتوانند در این زمینه استفاده شوند.
و تنها تفاوتی که دارد این است که در داخل اماکنی مانند ایستگاههای قطار، مراکز خرید
و ساختمانهای دانشگاه انجام میشود. در نتیجه با توجه به قابلیتهایی که در داخل اماکن وجود دارند
باید بررسی کاملی انجام شده و ایدههای خوب به اجرا درآیند.
و برای افزایش تعداد مشتریهای یک رویداد مثل کنسرت یا مسابقه ورزشی و امثال آن استفاده میشود.
هدف از این نوع بازاریابی، ارتقاء یک محصول یا خدمات در یک روش قابل توجه و معمولا بدون اجازه اسپانسر خود رویداد است.
یعنی فراتر از تماشا، تعامل و تجربهای شخصی برای مخاطب ایجاد مینماید تا در خاطر وی ماندگار بشود.
بازاریابی چریکی در کسبوکارهای بزرگ
بهطورکلی بازاریابی چریکی برای کسبوکارهای کوچک و کمتر شناختهشده، بیشتر توصیه میشود
تا کسبوکارهای بزرگ، چراکه ممکن است تصویر شکلگرفته از برند را مخدوش کند
و در نهایت به ازدستدادن بسیاری از مشتریان فعلی منجر شود. بارها دیده شده شیرینکاریهای چریکی
در نهایت به شکستی پرسروصدا منجر شده که روابط مشتریان بالقوه و حتی بالفعل را با شرکت خدشهدار کرده است.
درصورتیکه برندهای بزرگ قصد استفاده از این روش را دارند، بهتر است روی صرفهجویی تمرکز نکنند
و زمان زیادی را صرف تحقیقات کنند؛ حتی با اینکه ممکن است بعد از انجام تحقیقات به این نتیجه برسند
که اجرای این روش برایشان امکانپذیر نیست و باید از آن چشمپوشی کنند.
بازاریابی چریکی در کسبوکارهای کوچک
بازاریابی چریکی بهطورکلی یک روش اثربخش برای موفقیت کسب و کارهای کوچک به شمار میرود،
چراکه هنوز تصویری از آنها در ذهن مخاطب شکل نگرفته که احتمال ازدستدادن آن را در نظر بگیرند.
برای کسبوکارهای کوچک و نوظهور هر تعداد مخاطبی که با صرف هزینهای اندک جذب کنند،
صرفنظر از بخشی از مخاطبان که برداشت خوبی از برنامهی چریکی نداشتهاند،
باز هم یک پیروزی محسوب میشود.
بازاریابی چریکی در ایران
درست است که در بهکارگیری این روش در ایران باید محتاط بود،
اما برخی از برندهای ایرانی که سعی در بهرهگیری از این روش تبلیغاتی داشتهاند،
به دلیل احتیاط بیشازاندازه، در نهایت تبلیغاتی بیمعنی و بدون پیام که جایگاه برندشان را زیر سؤال برده است، به مخاطبان ارائه کرده است.