کتاب بازاریابی یعنی این

کتاب بازاریابی یعنی این

سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان مهراکت.با بخش دیگری از سری مقالات مهراکت با عنوان( کتاب بازاریابی یعنی این )به بررسی این موضوع میپردازیم و خدمت شما عزیزان هستیم. امیدواریم مثل همیشه توانسته باشیم پاسخ گوی سوالات شما عزیزان یوده یاشیم .
کتاب این است بازاریابی ست گودین

ست گودین (ست گادین) از طریق نوشته های وبلاگش، دوره های آنلاین، سخنرانی ها و کتابهای پر فروشش، به چندین میلیون کارآفرین، بازاریاب و رهبر و مربی آموزش می دهد. او ایده های بیشماری را مطرح کرده که به سرعت راه خودشان را به ادبیات کسب و کار باز کرده اند؛ از بازاریابی اجازه ای (Permission Marketing) گرفته تا گاو بنفش (Purple Cow)، قبایل (Tribes) و دره موفقیت (شیب – The Dip).

اکنون او برای اولین بار، هسته ی خِردِ بازاریابی خودش را در یک بسته خلاصه، قابل دسترس و بدون تاریخ مصرف ارائه کرده است. کتاب «این است بازاریابی» به شما، صرف نظر از اینکه بنیانگذار یک استارتاپ فناوری، یا مالک یک کسب و کار کوچک و یا بخشی از یک سازمان بزرگ باشید، نشان خواهد داد که چگونه کاری کنید به آن افتخار کنید.

نگاهی متفاوت و تغییر دهنده بازی در زمینه مارکتینگ، تبلیغات و فروش

بازاریاب های بزرگ، از مصرف کنندگان برای حل مشکلات سازمانشان استفاده نمی کنند؛ آنها از بازاریابی برای حل مشکلات سایرین استفاده می کنند. تاکتیک های آنها بر همدلی، ارتباط و احساسات متکی است و نه بر تبلیغاتِ سارقِ توجه و یا ایمیل های اسپم و …!

کتاب بازاریابی یعنی این

کتاب بازاریابی یعنی این

بازاریابی یعنی این به شما کمک میکند تا …

صرف نظر از اینکه بر روی چه محصول یا سرویسی کار می کنید، کتاب «بازاریابی یعنی این» به شما کمک می کند تا نحوه ارائه و ارتباط معنادار محصولتان با افرادی که آن را می خواهند کاملا بازطراحی شود. ست گودین با استفاده از تجربیات، دانش و بینش خود و همچنین مشاهدات و مثال های عالی که می زند، به ما یاد می دهد که:

– چگونه با بازار هدف تان ارتباط صادقانه، مبتنی بر اعتماد و اجازه ایجاد کنید

– هنر جایگاه یابی؛ اینکه نه تنها برای چه افرادی مناسب است، بلکه برای چه افرادی مناسب نیست!

– چرا بهترین راه رسیدن به اهداف، این است که به دیگران کمک کنیم تا به چیزی که می خواهند تبدیل شوند.

– چرا روش های قدیمی بازاریابی، تبلیغات و برندسازی دیگر کارساز نیستند

– نقش شگفت انگیز تنش در تصمیم گیری برای خرید (یا عدم خرید)

– چرا در داستان هایی که ما درباره استتوس اجتماعی مان بیان می کنیم، بازاریابی نقش مرکزی را ایفا می کند

 

شما می توانید کارهایی کنید که برای افراد مهمند. کتاب «این است بازاریابی» ست گودین، به شما می گوید چطور این کار را بکنید.

کتاب بازاریابی یعنی این

کتاب بازاریابی یعنی این

بخش هایی از کتاب بازاریابی یعنی این از ست گادین

-ارزش گشتن و جست‌وجو را دارد :

بسیاری از افراد کعبۀ آمال خود را نشستن در صفحۀ نخستِ جست‌وجوی گوگل قرار داده‌اند. بیخیالش شوید. به معنای حقیقیِ کلمه میلیون‌ها کسب‌وکار در دنیا هستند که دارند وقت و منابع کلانی را صرف آمادگی برای بهبود وضعیتشان در موتورهای جست‌وجو می‌کنند.
بله، اگر کلمۀ «بلاگ» را در گوگل جست و جو کنید حتماً وبلاگ مرا خواهید یافت؛ لکن دلم غنج میزند که به جایش نامم (سِت گادین) را جست‌وجو نمایید.
یک بازاریاب باهوش قادر است خدمات یا محصولی ارائه نماید که ارزش گشتن و جست‌وجو را دارد؛ نه که یک عنوان عام و کلی، بلکه بگردند تا شما را پیدا کنند؛ به طور خاص. اگر چنین کنید گوگل هم در جبهۀ شما خواهد بود.

—هوادار حقیقی

در سال ۲۰۰۸ کوین کلی، یکی از سردبیران مجلۀ وایرد، مقاله‌ای نوشت که داعیه مشهوری را در آن مطرح می‌کرد. بنا بر آن مقاله تنها چیزی که یک کسب‌و کار حقیقتاً بدان نیاز دارد هزار نفر هوادار حقیقی است. او هوادار حقیقی را این چنین تعریف می‌کند:
«هوادار حقیقی یعنی کسی که هر آنچه شما تولید کنید را بخرد. این هواداران دو آتشه اند که ۳۰۰ – ۴۰۰ کیلومتر راه را می‌کوبند و می‌آیند تا به صورت زنده اجرای شما را گوش دهند.»

—دو نوع مخاطب در مقابل خود خواهید

به‌عنوان یک بازاریاب این را نیز همواره آویزۀ گوشتان کنید؛ فارغ از اینکه چقدر جان بکنید، بازهم هستند کسانی که بالاخره از یک‌گوشۀ کار ایرادی بتراشند. به‌عنوان نمونه وقتی‌ هری پاتر و سنگ جادو برای نخستین بار چاپ شد ۲۱۰۰۰ نفر در وب‌سایت آمازون روی آن نظر دادند که از این تعداد ۱۲ درصد فقط یک یا دو ستاره به آن کتاب دادند. به‌عبارت‌دیگر از هر ۱۰۰ نفر ۱۲ نفر بودند که اعتقاد داشتند آن کتاب یکی از بدترین کتاب‌هایی بوده است که در عمرشان خوانده‌اند. این بدان معناست که هرگاه چیزی خلق کنید دو نوع مخاطب در مقابل خود خواهید دید. گروهی از مخاطبین عقاید و رؤیاهایی دارند که محصول شما هم‌راستای آن‌هاست و گروهی دیگر از اثر شما بیزار و متنفر خواهند بود.

درباره کتاب :

کتاب بازاریابی یعنی این، کتابی جامع درباره بازاریابی است که ست گادین تمام دانش و تجربه بازاریابی اش را در آن گنجانده است. او در این کتاب نشان می‌دهد چگونه می‌توانید در عصر اینترنت، به‌گونه‌ای موثر بازاریابی کنید.

ست گادین معتقد است که دوران تبلیغات انبوه به سر رسیده است و دیگر روش‌های قدیمی و تبلیغات در رسانه های جمعی کارساز نیست. بازاریابان کاربلد، از مشتریان برای حل مشکل شرکتشان استفاده نمی‌کنند، بلکه در تلاش اند مشکلات مشتریان را تشخیص دهند و برای آن‌ها راه حلی بیابند.

کتاب بازاریابی یعنی این که در ماه نوامبر سال 2018 به چاپ رسیده، جزو کتاب‌های پرفروش وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز است.

با مطالعه این کتاب شاید دیگر به کتاب بازاریابی دیگری نیاز نداشته باشید.

مناسب چه کسانی است ؟

  1. تازه واردان حوزه بازاریابی؛
  2. متخصصان حوزه بازاریابی که می‌خواهند به ایده های جدیدی در کارشان برسند؛
  3. علاقه‌مندان به نوشته‌های ست گادین؛
  4. کسانی که می‌خواهند کارهای مهم و با ارزشی انجام دهند.

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

سلام عزیزان مهراکت امیدواریم که حال دلتون خوب و عالی باشه.با یک نوشته دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم با عنوان معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی امیدواریم که براتون مفید واقع بشه.

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

فرض کنید که قرار است شما اقدام به انجام تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی کنید.
بدون شک افرادی که شما قرار است این کمپین را برایشان راه اندازی کنید از شما خواهند پرسید که چه معیارهای مرتبطی با شبکه اجتماعی وجود دارد که بتواند باعث بهبود شود  و چه معیارهایی را باید ارزیابی کنید و چرا؟

پاسخی که شما در جواب به این دسته از سوال ها باید بدهید چندان هم آسان نمی باشد .
زیرا معیارهای بسیاری برای ارزیابی فعالیت های بازارایابی در شبکه های اجتماعی وجود دارد.
به همین خاطر است که تشخیص اینکه کدام معیارها را باید مورد بررسی قرار داد کاری سخت می باشد.

بهبود استراتژی محتوایی معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

البته ناگفته نماند که ارزیابی عملکرد در شبکه های اجتماعی تنها نباید برای مدیرانی که شما دارید.
برای آن ها کار می کنید مهم باشد بلکه این موضوع برای خود شما هم دارای اهمیت است .
زیرا شما مسئول تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی می باشید.

معیارهایی که برای ارزیابی تبلیغات باید در نظر داشته باشید.
به بهبود استراتژی محتوایی شما در شبکه های اجتماعی و بزرگ شدن کسب و کار شما کمک بسیاری خواهند کرد.
همچنین می توانند روند سئو سایت شما را هم تحت کنترل قرار داده و میزان ترافیک وب سایت شما را نیز افزایش دهند.

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

می دانید که در دنیای امروز کاربران و مشتریان ساعت های بسیاری را در شبکه های اجتماعی همچون تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک سپری می کنند .
و همین موضوع نشان دهنده میزان ضرورت داشتن یک استراتژی مدون را نشان خواهد داد.

ارزیابی و بررسی معیارهای مهم عملکرد در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند اولین قدم برای موفقیت در اجرای استراتژی شبکه‌های اجتماعی و فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ شما باشد.

معیارهای  ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

بازدید منحصر به فرد در شبکه‌های اجتماعی

از اولین معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی بازدید منحصر به فرد در شبکه های اجتماعی می باشد.
شاید برخی از شما دوستان و همراهان مهراکت ندانید که بازدید منحصر به فرد یعنی چه؟
در تعریف بازدید منحصر به فرد باید بگوییم که معیاری است که چند نفر در معرض نمایش تبلیغات و یا محتوای شرکت شما قرار می گیرند.
بدون شک هر چه این معیار بالاتر باشد نتیجه مطلوب تری را شما بدست خواهید آورد و همچنین آگاهی از برند شما برای دیگران بیشتر خواهد شد.

طبیعتا بدون داشتن آگاهی لازم درباره یک برند فعالیت های آن برند هم با شکست مواجه خواهد شد .
به همین خاطر است که بازدید منحصر به فرد از معیارهای بسیار مهم می باشد.
پس برای ینکه بتوانید کسب و کار خود را در دنیای اینترنت امروز رونق دهید نیاز دارید که بر روی برند خود کار کنید .
تا یک برند تاثیر گذار را برای کاربران و کسب و کار خود تهیه نمایید.

فراموش نکنید در صورتیکه بازدیدهای منحصر به فرد شما افزایشی نداشته باشند موفقیتی هم بدست نخواهید آورد.
زیرا شما با فعالیت در شبکه های اجتماعی می توانید میزان ورودی های وب سایت خود را هم افزایش دهید.

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

 تعامل

نرخ تعامل هم به شما می گوید چه تعداد از کاربران توانسته اند .
با محتوایی که شما در شبکه اجتماعی خود به اشتراک گذاشته اید تعامل برقرار کنند که این تعامل می تواند .
در شکل های مختلفی همچون کامنت، لایک، به اشتراک گذاری، کلیک و ذخیره‌سازی باشد.

با داشتن بازدید منحصر به فرد زیاد و نرخ تعامل پایین موفقیت شما بسیار سخت خواهد شد.
و این یک مشکل اساسی است زیرا در صورت تعامل برقرار نکردن افراد با محتوای تولید شده از جانب شما این شما هستید که با مشکلاتی همچون افت کاری مواجه خواهید شد.

نرخ تعامل در شبکه اجتماعی به شما خواهد گفت که مخاطبین شما تا چه حدی محتوای تولید شده شما را پسندیده اند .
و کدام پست شما برای آن ها جالب تر بوده است

  تشدید

به تعداد فالوورهایی که پست شما را در اکانت خودشان باز نشر می کنند نرخ تشدید گویند.
که این نرخ نشان دهنده تعداد پست های به اشتراک گذاشته می باشد.

این موضوع را می دانید که میزان لایک ها و کامنت هایی که شما در شبکه های اجتماعی دریافت می کنید
تا چه حد می تواند مهم و تاثیر گذار باشد.
زیرا پست های شما در اختیار افراد جدیدتری قرار خواهد گرفت و همین موضوع باعث رونق دادن به کسب و کار شما می باشد.
در حقیقت فالوورهایی که پست های شما را به اشتراک می گذارند مانند افرادی عمل می کنند که برای معرفی شدن برند شما به دیگران فعالیت می کنند.

 ترافیک ارجاعی از شبکه‌های اجتماعی

نکته دیگری که درباره معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی می خواهیم به آن بپردازیم ترافیک ارجاعی از شبکه های اجتماعی می باشد
که از این معیار برای سنجش بازدیدکنندگان وب سایت شما از شبکه های اجتماعی به کار برده می شود.

بدون شک زمانی که کاربران بر روی پست های موجود در شبکه اجتماعی شما کلیک می کنند می توانند مستقیم به وب سایت شما راه پیدا کنند.
که این خود یک بازدید ارجاعی می باشد و این موضوع برای بسیاری از کسب وکارها مهم و ضروری می باشد.

اینکه افراد با پست های موجود در شبکه اجتماعی شما توانسته باشند تعامل خوبی را برقرار کند بسیار خوب است .
ولی از آن بهتر این است که به واسطه شبکه اجتماعی بتوانند به وب سایت شما هم دسترسی داشته باشند اینگونه میزان ترافیک وب سایت نیز افزایش پیدا خواهد کرد و طبیعتا رتبه و جایگاه وب سایت شما در نتایج جستجو هم ارتقاء پیدا می کند.

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

معیارهای ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

تبدیل به کلیک

نرخ تبدیل به کلیک یا CTR نشان دهنده این موضوع می باشد که چند درصد از افرادی که پست های شما را مشاهده کرده اند بر روی آن ها کلیک هم کرده اند.

زمانیکه کاربران بر روی پست های شما کلیک می کنند به این معنا می باشد که محتوای تولید شده شما برای آنها جالب می باشد.
اما این موضوع تنها دلیل اهمیتی که این معیار دارد نمی باشد زیرا بسیاری از تبلیغات در شبکه های اجتماعی هم مانند تبلیغاتی که در گوگل وجود دارد هزینه بر می باشند.

 بانس ریت

آخرین معیار از معیارهای  ارزیابی تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی نرخ بانس ریت می باشد که میزان پایین آن برای ما جذاب و دارای اهمیت می باشد

بانس ریت تعداد افرادی را اندازه گیری می کند  که وارد لندینگ پیج سایت شما می‌شوند ولی بدون اقدام خاصی سایت شما را ترک می‌کنند.
این ترک کردن سایت می تواند دلایل بسیاری داشته باشد مانند کلیک های اتفاقی.

داشتن بانس ریت پایین نشان دهنده این موضوع می باشد که سایت شما توانسته است.
ارزش و توجه مشتریان را به خود جلب نماید و همین موضوع باعث شده که بلافاصله سایت شما را ترک نکنند.

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

سلام همراهان عزیز مهراکت با بخش دیگری از سری آموزش ها و اخبار با ما هستید امیدواریم که تلاش های ما در جهت افزودن اگاهی در این  زمینه موفقیت آمیز بوده باشد. فرق بازاریابی و فروش چیست؟

اگر یک کسب و کار کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید.
به علاوه، فکر نمی‌کنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند.
اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری می‌کنند و در نتیجه، نیاز به تخصص‌های متفاوتی دارند.
اگر قرار باشد بخش مارکتینگ فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از فروش با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد.
اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش می‌دهد.

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

پس بهتر است به جای اینکه بازاریابی و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید .
و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند.
به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود.

البته این فقط حرف ما نیست. نتایج یک تحقیق علمی هم این موضوع را تائید می‌کند و به ما نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند.
رشد بیشتری را نسبت به رقبا دارند.

با این حساب، احتمالاً بخواهید بدانید که تفاوت دو بخش فروش و بازاریابی دقیقاً چیست و هر کدام چه نقشی را در یک کسب و کار ایفا می‌کنند؟ در این مقاله بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.

فروش در فرق بازاریابی و فروش چیست؟= محصولی که موجود است را بفروشید

کار بخش فروش ساده است: این بخش باید آنچه موجود است را تبدیل به پول نقد کند.
که یعنی سرنخ‌های فروش را تبدیل به مشتریانی می‌کند که به شرکت شما پول می‌دهند و اینکار، با تعامل مستقیم با مشتریان بالقوه برای متقاعدسازی آنها به خرید انجام می‌شود.

هر تجارتی دارای محصولات و خدمات مشخصی است که باید به فروش برسند.
به این منظور، فروشندگان باید یک رابطه نزدیک با مشتری (و گاهی همکاران) داشته باشند، مسیر فروش را هموار کنند، مخالفت‌های مشتری را از بین ببرند و در مورد قیمت و شرایط فروش چانه بزنند.
معمولاً هم بعد از فروش باید مطمئن شوند که دیگر نیروهای شرکت این نیاز مشتریان را برآورده می‌کنند.

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

نگاه بخش فروش از درون به بیرون یک شرکت، یعنی به سمت مشتری است.
تمرکز آن بر زمان حال است. و افق دید آن نیز به این هفته، این ماه یا نهایتاً این فصل محدود می‌شود.
دلیل این موضوع هم ساده است: اگر فروش بر زمان حال تمرکز نداشته باشد، هیچ تضمینی بر سود فعلی شرکت وجود نخواهد داشت.

 

بازاریابی در فرق بازاریابی و فروش چیست؟ = هم اکنون و در آینده، با مشتریان خود هم سو شوید

هدف معمول بازاریابی این است که مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات شما علاقه‌مند کند و سرنخ فروش به وجود آورد. بنابراین فعالیت‌های آن شامل موارد زیر می‌شود:

  • تحقیق دربارۀ مصرف کننده‌ها برای شناخت نیازهای بازار
  • توسعه محصولات خلاقانه که بتوانند نیازهای فعلی و آینده مشتریان را برآورده کنند
  • تبلیغات محصولات و خدمات برای بالا بردن آگاهی و ساختن برند
  • قیمت گذاری محصولات و خدمات برای بدست آوردن بیشترین سود در طولانی‌مدت
فرق بازاریابی و فروش چیست؟

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

پس یک نقش اصلی بخش بازاریابی این است که بازار کار را از نگاه یک مشتری بشناسد که مخاطب شرکت است و کمک کند که شرکت به سمتی حرکت کند که خواسته‌ها و نیازهای مشتری مذکور را در آینده برآورده کند.
که یعنی کار بازاریابی این است که یک برند را به سمت بخش‌هایی از بازار و گروه‌هایی از مشتریان هدایت کند که شرکت بتواند در آنها رقابت کند و سود داشته باشد.

بگذارید ساده‌تر بگوییم: بازاریاب باید به برند کمک کند تا پیشنهادات، قیمت‌گذاری و روابط خود را به نحوی تغییر دهد که نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کند و در نتیجه، فروش شرکت افزایش یابد.

البته، کار بازاریابان به همین خلاصه نمی‌شود.
بخش مارکتینگ همچنین باید بتواند درک خود از بازار را به صورت ابزارها و تاکتیک‌هایی در آورد تا به وسیله آنها شرکت بتواند سهم بیشتری از بازار را جذب کند.
روابط (معمولاً دیجیتال) را مستحکم کند و سرنخ‌های فروش بیشتری را ایجاد کند.
بازاریابی همچنین می‌تواند بخش فروش را به بخشی از بازار بفرستد که باید شکار خود را انجام دهد و فشنگ‌های مورد نظر را در اختیار آنها قرار دهد.
البته توجه داشته باشید که وقتی کارکرد بازاریابی فقط در کمک به تیم فروش در زمان حال خلاصه شود، کسب و کار شما آینده را از دست خواهد داد.

این‌ها تازه بخشی از دنیای بزرگ بازاریابی و قسمت کوچکی از مزایای بازاریابی در کسب و کار است.

بدون بازاریابی، فروش ضربه خواهد خورد

حتی بهترین شکارچی هم نمی‌تواند با شلیک تیرهای مشقی به سمت هدف‌های بی‌فایده، برای شام خانوادۀ خود چیزی دست و پا کند. (می‌دانم، ما که قصد شکار کسی را نداریم. ما خدماتی با ارزش را به آن آدم‌هایی ارائه می‌دهیم که قدرشان را بدانند.)

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

فرق بازاریابی و فروش چیست؟

بازار مدام در حال تغییر است و این موضوع می‌تواند فروش را تحت تاثیر قرار دهد.
و اینجاست که بازاریابی نقش مهمی را ایفا می‌کند.
بخش مارکتینگ باید شرکت را برای این تغییرها آماده کند و به شکارچیان آن (یا همان فروشندگان) کمک کند که بفهمند کجاها باید شکار کنند و مهمات درست را هم در اختیارشان بگذارد.

اگر قرار باشد که بازاریابی فقط مهمات امروز را تهیه کند، چطور قرار است بفهمیم که صنعت ما به کدام سمت حرکت می‌کند و چگونه باید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهیم؟ و به این ترتیب است که رشدِ کسب و کار ما محدود خواهد شد .

 

اما بازاریابی و فروش دو بخش جداگانه هستند

اصلاً قرار نیست که یک نفر مسئولیت هر دو بخش بازاریابی و فروش را به عهده داشته باشد. چرا؟
چون تمرکز بر زمان حال و پیش بردن فروش نیاز به مهارت‌هایی دارد که چندان با نگاه رو به آینده و مشتری‌محور بخش بازاریابی همخوانی ندارند.

بگذارید کمی بیشتر در این مورد توضیح بدهیم:

معمولاً تیم فروش احساس می‌کند که درک خوبی از مشتریان و نیازهایشان دارد. اما این نگاه آنها کمی با واقعیّت فاصله دارد. چرا؟ چون مشتری همیشه در پس‌زمینه مکالمات فروش، می‌تواند تلاش فروشنده برای ترغیب خود را حس کند. در نتیجه، هیچوقت به طور کامل و شفاف در مورد نیازها و خواسته‌ها خود حرف نخواهد زد.

هک رشد در بازاریابی

هک رشد در بازاریابی

با سلام و عرض وقت بخیر خدمت همه همراهان عزیز مهراکت . با شما هستیم در بخش هک رشد در بازاریابی.امیدواریم که این اموزش هم براتون مفید باشه و بتونیم کمکی کرده باشیم.

هک رشد چیست؟

هک رشد به فرآیند آزمایش و پیاده‌سازی آن دسته از استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغاتی اطلاق می‌شود.
که منحصراً بر رشد سریع و پربازده کسب‌وکار تمرکز دارند.
درواقع، با استفاده از هک رشد به دنبال این هستیم که با حداقل هزینه، به‌سرعت به نتایج مطلوبی دست پیدا کنیم.
قسمت «هک» این عبارت به پیدا کردن میانبرهای زیرکانه‌ای که نتایج قابل‌ملاحظه‌ای را به بار می‌آورند اشاره دارد.
بسیاری از شرکت‌ها (به‌خصوص استارتاپ‌ها) با استفاده از استراتژی‌های هک رشد، رشد چشمگیری را تجربه کرده و جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده‌اند.
• هاتمیل که با اضافه کردن فقط یک خط به ایمیل‌های ارسالی کاربران (با مضمون ثبت‌نام برای دریافت یک آدرس ایمیل به همراه لینک مربوطه: PS: I love you. Get your free e-mail at Hotmail) تعداد کاربران خود را در عرض 18 ماه به 12 میلیون نفر رساند.
شاید به خاطر قسمت «رشد» عبارت هک رشد تصور کنید که فقط به درد استارتاپ‌ها می‌خورد؛
اما واقعیت این است که همه انواع مختلف کسب‌وکار با هر اندازه و مقیاسی می‌توانند به کمک تکنیک‌های هک رشد، با حداقل بودجه به پیشرفت خود سرعت ببخشند.
هک رشد در بازاریابی

هک رشد در بازاریابی

هکر رشد کیست؟

هر فردی که استراتژی‌های هک رشد را تدوین و اجرا می‌کند یک هکر رشد محسوب می‌شود؛
اما نکته اینجاست که هکر رشد با بازاریاب‌های معمولی فرق دارد؛ هدف هکر رشد، «رشد» است.
به‌عبارت‌دیگر، برخلاف بازاریاب‌های معمولی که چشم‌انداز وسیع‌تری دارند و مثلاً به دنبال موضوعاتی مانند شناخت هرچه بیشتر برند یا روابط عمومی هستند.
هکرهای رشد فقط به استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی علاقه نشان می‌دهند که باعث رشد کسب‌وکار می‌شود.
بنابراین، چنانچه یک استراتژی یا تاکتیک فاقد چنین پتانسیلی باشد، رغبتی نسبت به آن نخواهند داشت.

قیف هک رشد: شاخص‌های مهمی که باید زیر نظر بگیرید

همان‌طور که گفتیم، هکرهای رشد به دنبال استراتژی‌هایی هستند که باعث رشد می‌شود.
طبیعتاً بخش مهمی از هر یک از استراتژی‌های بازاریابی، تعیین روشی برای سنجش موفقیت آن است.
بسیاری از هکرهای رشد پارامترهای پنج‌گانه‌ای را در قالب یک مسیر مشخص به‌عنوان شاخص‌های سنجش موفقیت خود زیر نظر می‌گیرند.
هک رشد در بازاریابی

هک رشد در بازاریابی

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، وجود همه این مؤلفه‌ها برای پویایی و موفقیت کسب‌وکار ضروری است.

پیش‌نیاز فرآیند هک رشد: لزوم تثبیت پایه‌های موفقیت

پیش از تدوین و اجرای سیاست‌های مرتبط با هک رشد باید با پاسخ به چند سؤال اساسی، پایه‌های موفقیت خود را پی‌ریزی کنید:
– مشتری شما کیست و چه می‌خواهد؟ پیش از هر چیزی باید به تناسب محصول با بازار توجه کنید؛ به‌عبارت‌دیگر، محصول شما باید با نیازهای مشتری هماهنگ باشد.
به این منظور لازم است که درک جامع و مانعی از مشتریان خود به دست بیاورید؛ مثلاً از سن، جنسیت، تحصیلات و سایر ویژگی‌های جمعیتی آن‌ها آگاه باشید؛
بدانید که برای کسب اطلاعات لازم به کجا مراجعه می‌کنند؛ چه ارزش‌ها، اهداف، چالش‌ها و مشکلاتی دارند که محصول شما می‌تواند آن‌ها را حل کند.
از این طریق می‌توانید استراتژی‌های هک رشد را با پرسونای مشتریان تطبیق بدهید.

هک رشد در بازاریابی

– فرآیند سفر مشتری چه سبک و سیاقی دارد؟ منظور از سفر مشتری، فرآیند مشتری شدن مشتری شماست که معمولاً از مرحله آگاهی به تبدیل می‌رسد.
به این معنی که پس از آگاهی از وجود مشکل یا نیاز، مشتری در نهایت به این نتیجه می‌رسد که بهترین محصول یا سرویس به شما تعلق دارد و به بخشی از قیف هک رشد شما تبدیل می‌شود.
– آیا وب‌سایت شما نقش مثبتی در تبدیل دارد؟ یکی از مؤلفه‌های مهم در پیشبرد اهداف بازاریابی مرتبط با رشد، طراحی تبدیل-محور وب‌سایت است؛ به این معنی که کاربر در پیدا کردن اطلاعات لازم برای برداشتن گام‌های بعدی و یافتن شواهدی مبتنی بر تخصص و اعتبارتان و همچنین در تلاش برای تعامل با شما، باید مسیر همواری را در پیش داشته باشد.
برای بررسی و تست وضعیت وب‌سایت خود می‌توانید از گوگل آنالیتیکس، کنسول جستجوی گوگل و همچنین تست‌های دوبخشی (A/B) استفاده کنید.
هک رشد در بازاریابی

هک رشد در بازاریابی

نمونه‌های معروف هک رشد

در پایان به‌منظور آشنایی شما با پتانسیل عملیاتی هک رشد، به برخی از معروف‌ترین نمونه‌های اجرایی آن اشاره می‌کنیم.
– استراتژی‌های هک رشد دراپ باکس و هاتمیل که در بالا به آن‌ها اشاره شد.
– استراتژی هک رشد جیمیل: در ابتدای معرفی جیمیل ثبت‌نام در این سرویس صرفاً از طریق دعوت‌نامه امکان‌پذیر بود و همین باعث ایجاد ترس از قافله عقب ماندن در کاربران اینترنت شد و عطش آن‌ها را برای دریافت یک آدرس انحصاری در جیمیل بیشتر کرد.
– استراتژی هک رشد فیس‌بوک: فیس‌بوک با استفاده از سازوکار اطلاع‌رسانی ایمیلی خود برای رویدادهایی مانند تگ شدن کاربران توانست میزان تعامل آن‌ها را افزایش داده و رشد قابل‌توجهی را در مدت‌زمان کوتاهی تجربه کند.
– استراتژی هک رشد توییتر: توییتر با سیستم پیشنهاد خودکار حساب‌های توییتری متناسب‌تر برای دنبال کردن، به کاربران انگیزه داد تا تعامل خود را با این پلتفرم حفظ کنند و پس از مدتی آن را رها نکند.
– استراتژی هک رشد لینکدین: لینکدین در ابتدا با تمرکز بر حوزه‌ای که به آن آشنایی داشت (یعنی فناوری) در منطقه‌ای که می‌شناخت (یعنی سیلیکون ولی) و استفاده از آن برای به بوته آزمایش گذاشتن شبکه‌سازی کسب‌وکار محور توانست وارد حوزه‌ها و مناطق دیگر هم شده و بالاخره کل جهان را پوشش بدهد.
– استراتژی هک رشد پینترست: پینترست نیز همانند جیمیل از سیستم ثبت‌نام مبتنی بر دعوت‌نامه استفاده می‌کرد. به‌علاوه، سازوکار مرور تصاویر خود را به نحوی تدوین کرد که بی‌انتها به نظر می‌رسید و می‌توانست کاربر را ساعت‌ها درگیر خود کند.

هک رشد در بازاریابی

– استراتژی هک رشداوبر: شرکت حمل‌ونقل اوبر با تکنیک هک رشد خاصش توانست سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب‌وکارهای مختلف را به همکاری با مدل کسب‌وکار خود متقاعد کند.
به‌این‌ترتیب که کمپینی به راه انداخت که طی آن سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب‌وکارهای فعال در حوزه سان‌فرانسیسکو را با خودروهای خود در این محدوده می‌چرخاند.
– استراتژی هک رشد یوتیوب: یوتیوب، به‌اشتراک‌گذاری ویدئوها در سایت‌های مختلف را امکان‌پذیر کرد و از این طریق جایگاه خود را به‌عنوان منبعی برای افرادی که به دنبال محتوای سودمند بودند تثبیت کرد.
به‌علاوه، امکان امتیازدهی و ثبت نظر کاربران و همچنین سهم بردن از مبلغ تبلیغاتی که گوگل دریافت می‌کند نیز از دیگر استراتژی‌های یوتیوب برای رشد هر چه بیشتر است.
– استراتژی هک رشد اینستاگرام: اینستاگرام امکان به اشتراک‌گذاری تصاویر بارگذاری شده در پلتفرم خود را با سایر شبکه‌های اجتماعی فراهم کرد و از این طریق توانست کاربران شبکه‌های اجتماعی مختلف را نیز جذب کند.
– استراتژی هک رشد واتساپ: واتساپ از ابتدا با تمرکز بر ارائه ویژگی‌های موردنظر کاربران تلاش کرد تا از مزایای بازاریابی دهان‌به‌دهان (به معنای ترغیب کاربران به ارجاع اطرافیان و دوستان خود) بهره‌مند شود.
هک رشد در بازاریابی

هک رشد در بازاریابی

حرف آخر
استفاده از تاکتیک‌های هک رشد به شما کمک می‌کند تا با حداقل هزینه، بیشترین بازده ممکن را دریافت کنید.
به‌عنوان نمونه، هک‌های ساده‌ای مانند اضافه کردن یک لینک ساده در انتهای ایمیل یا تخصیص فضا یا امکانات اضافی با ارجاع کاربران به رشد نام‌های شناخته‌شده‌ای مانند هاتمیل و دراپ باکس کمک شایانی کرده است.
البته پیدا کردن تاکتیک‌های مناسب هک رشد همیشه آسان نیست.
بااین‌حال با تکیه بر آنچه که با مطالعه این مطلب آموخته‌اید. و روش‌هایی که به‌طور خلاصه در بالا به آن‌ها اشاره کردیم می‌توانید اولین گام‌ها را در مسیر رشد و توسعه کارآمد و مقرون‌به‌صرفه کسب‌وکار خود بردارید.