نمونه استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار چیست؟چرا استراتژی کسب و کار مهم است؟ برای آگاهی از نمونه استراتژی کسب و کار تا انتهای این مقاله همراه ما باشید از اینکه مهراکت را انتخاب کردید متشکریم.
10 نمونه استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار ابزار قدرتمندی است که به شما در دستیابی به اهداف تجاری تان، تعریف استراتژی ها و تاکتیک هایی است که شما به آن ها در شرکت خود نیاز دارید، کمک می کند.
همچنین استراتژی کسب و کار به شما در بسیاری از تصمیمات سازمانی مانند استخدام کارمندان جدید یاری می رساند. ایجاد یک استراتژی کسب و کار متناسب با چشم اندازی که شما برای شرکت خود تصویر نموده اید نیاز به زمان و توسعه دارد. در این مقاله، ما در مورد اینکه استراتژی کسب و کار چیست و چرا مهم است، در مورد مولفه های یک استراتژی کسب و کار و 10 نمونه از استراتژی های کسب و کار که به شما کمک خواهد کرد تا ایده های خود را برای شرکت خود ایجاد کنید صحبت خواهیم کرد.
استراتژی کسب و کار چیست؟
استراتژی کسب و کار به اقدامات و تصمیماتی گفته می شود که یک شرکت برای رسیدن به اهداف تجاری خود و رقابت در صنعت خود اتخاذ می کند. این مشخص می کند که کسب و کار برای رسیدن به اهداف خود چه کاری باید انجام دهد، که می تواند به هدایت روند تصمیم گیری برای استخدام و تخصیص منابع کمک کند. یک استراتژی کسب و کار به و دپارتمان های مختلف کمک می کند تا با هم کار کنند، و اطمینان حاصل کند که تصمیمات دپارتمان در راستای جهت گیری شرکت می باشد.
چرا استراتژی کسب و کار مهم است؟
دلایل مختلفی برای مهم بودن استراتژی کسب و کار برای سازمان ها وجود دارد، از جمله:
- برنامه ریزی: یک استراتژی کسب و کار به شما کمک می کند گام های اصلی را که برای رسیدن به اهداف تجاری خود برمی دارید شناسایی کنید.
- نقاط قوت و ضعف: فرایند ایجاد استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد تا نقاط قوت و ضعف شرکت خود را شناسایی و ارزیابی کنید، ایجاد یک استراتژی ای برای بهره گیری از نقاط قوت و بر طرف کردن یا از بین بردن نقاط ضعف.
- کارآیی: یک استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد به طور موثری منابعتان را برای فعالیت های تجاری خود اختصاص دهید، که به طور خودکار باعث افزایش کارآیی شما می شود.
- کنترل: این به شما امکان کنترل بیشتر فعالیت هایی را می دهد که برای رسیدن به اهداف سازمانی خود انجام می دهید، زیرا مسیری را که قدم می گذارید درک می کنید و به راحتی می توانید ارزیابی کنید که آیا فعالیت هایتان شما را به اهداف خود نزدیک می کند یا خیر.
- مزیت رقابتی: با شناسایی یک برنامه مشخص برای رسیدن به اهداف خود، می توانید بر استفاده از نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید که شرکت شما را منحصر به فرد کند.
مولفه های یک استراتژی کسب و کار
شش مولفه کلیدی استراتژی کسب و کار عبارتند از:
- چشم انداز و اهداف کسب و کار
- ارزشهای بنیادی
- تجزیه و تحلیل SWOT
- تاکتیک ها
- طرح تخصیص منابع
- اندازه گیری

نمونه استراتژی کسب و کار
1.چشم انداز و اهداف کسب و کار
استراتژی کسب و کار برای کمک به شما در رسیدن به اهداف کسب و کار شما است. با داشتن چشم انداز برای جهت دهی به کسب و کار، می توانید دستورالعمل های روشنی در مورد راهکارهای تجاری ایجاد کنید و روشن کنید مسئولیت آن با چه کسی است.
2. ارزش های بنیادی
استراتژی کسب و کار، بر اساس ارزش های بنیادی سازمان برای مدیران ارشد و دپارتمان ها را، آنچه که بایستی انجام گردد و آنچه که نمی بایست انجام شود، را روشن می سازد.
3. تجزیه و تحلیل SWOT
SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. این تجزیه و تحلیل در هر استراتژی تجاری گنجانده شده است، زیرا به شرکت اجازه می دهد تا به نقاط قوت خود اعتماد کند و از آنها به عنوان یک مزیت استفاده کند. همچنین این شرکت را از هرگونه ضعف یا تهدید مطلع می کند.
4. تاکتیک ها
بسیاری از استراتژی های کسب و کار جزئیات عملیاتی را برای چگونگی کار برای بیان حداکثر کارایی بیان می کنند. افرادی که مسئول تاکتیک ها هستند، می توانند با صرفه جویی در وقت و تلاش، اقدامات لازم را انجام دهند.
5. طرح تخصیص منابع
یک استراتژی کسب و کار نشان می دهد که که منابع مورد نیاز برای تکمیل برنامه شما شامل چه مواردی است و این منابع چگونه و با مسئولیت چه کسی تخصیص می یابند.
6. اندازه گیری

نمونه استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار همچنین شامل راهی برای ردیابی بازده شرکت، و ارزیابی عملکرد آن در رابطه با اهدافی است که پیش از پیاده سازی استراتژی تعیین شده بود.
مطالب بیشتر:
10 نمونه استراتژی کسب و کار
در اینجا 10 نمونه از استراتژی های عالی کسب و کار آورده شده است.
- فروش جانبی محصولات بیشتر.
- محصول یا خدمات با بیشترین نوآوری.
- افزایش فروش از طریق فروش محصولات جدید.
- بهبود خدمات مشتری.
- گوشه ی بازار جدید.
- تمایز محصول.
- استراتژی های قیمت گذاری.
- مزیت فناوری.
- بهبود حفظ مشتری.
- پایداری (ثبات).
-
فروش جانبی محصولات بیشتر
برخی از سازمان ها بر فروش بیشتر محصولات به همان مشتری تمرکز دارند. این استراتژی برای شرکت های تامین کننده ادارات و بانک ها و همچنین خرده فروشان آنلاین به خوبی کار می کند. با افزایش میزان محصول فروخته شده به ازای هر مشتری، می توانید اندازه متوسط سبد خرید را افزایش دهید. حتی افزایش ناچیزی در اندازه سبد خرید، بدون نیاز به صرف هزینه برای خرید مشتری های جدید بیشتر، می تواند تأثیر قابل توجهی در سودآوری داشته باشد.
-
محصول یا خدمات با بیشترین نوآوری
بسیاری از شرکت ها، به ویژه در زمینه فناوری یا فضای خودرو، با ایجاد پیشرفته ترین محصولات خود را متمایز می کنند. برای استفاده از این به عنوان استراتژی کسب و کار خود، باید تعریف کنید که “نوآورانه” برای سازمان شما به چه معناست یا اینکه چگونه نوآور هستید.
-
افزایش فروش از طریق فروش از محصولات جدید.
برخی از شرکت ها علاقمندند که در زمینه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند به طور مداوم و حتی با موفق ترین محصولات شما نوآوری ایجاد کنند.
-
بهبود خدمات مشتری.
اگر شرکت شما در ارائه خدمات با کیفیت به مشتری مشکلی داشته باشد، این می تواند یک استراتژی کسب و کار مناسب برای شما باشد. برخی از شرکت ها حتی به دلیل داشتن خدمات استثنایی به مشتری، شهرت زیادی کسب کرده اند. معمولاً شرکت ها در یک زمینه خاص مشکلی دارند، بنابراین یک استراتژی کسب و کار که متمرکز بر بهبود خدمات به مشتری باشد، معمولاً اهداف خود را بر روی چیزی مانند پشتیبانی آنلاین یا مرکز تماس موثرتر متمرکز می کند.
-
گوشه ی بازار جدید
برخی از شرکت های بزرگ در حال خرید یا ادغام با رقبا برای ایجاد یک گوشه بازار جدید هستند. این یک استراتژی مشترک است که توسط شرکتهای Fortune 500 برای کسب مزیت در یک بازار جدید یا بازارهای به سرعت در حال رشد استفاده می شود. .خرید یک شرکت جدید این امکان را برای شرکت بزرگتر فراهم می کند تا ضمن حفظ کاربران، کالا یا خدمات در بازاری که قبلاً حضور پررنگی نداشت، رقابت کند.
-
تمایز محصول
این یک استراتژی مشترک کسب و کار است، به ویژه برای کسب و کار هایB2C. آنها می توانند با برجسته كردن این واقعیت كه از فناوری، ویژگی ها، قیمت گذاری یا مدل دهی برتر برخوردار هستند، محصولات خود را متمایز كنند.
-
استراتژی های قیمت گذاری
وقتی نوبت به قیمت گذاری می رسد، مشاغل یا می توانند قیمت های خود را پایین نگه دارند تا مشتری بیشتری جذب کنند یا با قیمت گذاری بیش از آنچه که اکثر مشتریان عادی توانایی آن را دارند، به محصولاتشان ارزش مندی آرزویی بدهند. اگر شرکت ها قصد دارند قیمت های خود را پایین نگه دارند، نیاز به فروش حجم بسیار بیشتری از محصولات خواهند داشت، زیرا حاشیه سود معمولاً بسیار کم است. برای شرکت هایی که قیمت خود را فراتر از توان مشتریان عادی انتخاب می کنند، می توانند انحصار محصول خود را حفظ کنند و حاشیه سود زیادی را برای هر محصول حفظ کنند.
-
مزیت فناوری.
با دستیابی به یک مزیت فناوری، اغلب می توانید به فروش بهتر، بهبود بهره وری یا حتی تسلط بر بازار دست یابید. این می تواند به معنای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، به دست آوردن یک شرکت کوچکتر برای دستیابی به فناوری آنها و یا حتی به دست آوردن کارکنان با مهارت های منحصر به فرد باشد که به شرکت یک مزیت فناوری می دهد.
-
بهبود حفظ مشتری.
به طور کلی حفظ مشتری بسیار ساده تر از صرف هزینه برای جذب مشتری جدید است، به همین دلیل اگر فرصت هایی برای بهبود در حفظ مشتری می بینید، این یک استراتژی عالی است. این استراتژی مستلزم شناسایی تاکتیک ها و پروژه های کلیدی برای حفظ مشتریان خود است.
-
پایداری (ثبات)
شما می توانید یک استراتژی کسب و کار کامل با هدف افزایش پایداری کسب و کار خود راه اندازی کنید. به عنوان مثال، هدف می تواند کاهش هزینه های انرژی یا کاهش مصرف شرکت با اجرای یک برنامه بازیافت باشد.