بهبود نرخ تبدیل
سلام به مهراکت خوش آمدید . باهم در این مقاله درباره بهبود نرخ تبدیل میخوانیم .
بهینه سازی نرخ تبدیل چیست؟
بهینه سازی نرخ تبدیل (Conversion rate optimization CRO) یک فرایند سیستماتیک در راستای افزایش درصد بازدیدکنندگان وب سایت که اقداماتی مانند پرکردن فرم تماس، تبدیل شدن به یک مشتری و غیره انجام می دهند.
فرایند بهینه سازی نرخ تبدیل شامل درک و شناسایی اینکه چگونه کاربران از طریق سایت شما یک هدف مشخص را انجام می دهند و یا از بازدید سایت شما صرف نظر می کنند.
نرخ تبدیل چگونه محاسبه میشود؟
به هر اقدامی که به روند تبدیل بازدیدکننده سایت به مشتری، منجر شود، نرخ تبدیل یا Conversion Rate میگویند
و هر چه نرخ تبدیل رشد داشته باشد به معنای موفقیت سایت شما میباشد.
یکی از ایدههای اصلی در خصوص نرخ تبدیل استفاده از نظرات کاربران سایت است بهطوریکه آنها برای هدف شما مسیر تعیین کنند.
هدف نهایی شما از طراحی سایت و یا طراحی سایت فروشگاهی چیست ؟
نرخ تبدیل در سایت فروشگاهی چگونه محاسبه میشود؟
نرخ تبدیل، نسبت تعداد تبدیلها به تعداد کل بازدیدکنندگان سایت است.
به عنوان مثال، اگر یک سایت فروشگاهی در ماه ۲۰۰ بازدید داشته باشد و از آن تعداد ۵۰ نفر اقدام به خرید از سایت کنند نرخ تبدیل آن ۵۰/۲۰۰ (یعنی ۲۵ درصد) خواهد بود.
«تبدیل» میتواند هر اقدام یا عملی باشد که شما مایلید بازدیدکنندگان سایت به آن بپردازند.
این عملیات میتواند هرچیزی مانند یک کلیک ساده روی بخشی از سایت باشد تا انجام خرید آنلاین از سایت انجام شود.
هر اپلیکیشن و وبسایتی معمولا چندین هدف مختلف را به عنوان «تبدیل» تعریف میکنند و هر کدام نرخ تبدیل مخصوص به خود را دارند.
6 تکنیک برای بهبود نرخ تبدیل
۱. از صفحات شخصی سازی شده برای کمپین های شخصی استفاده کنید.
NSAMCWADLP یعنی هرگز کمپین بازاریابی ای را بدون صفحه اول اختصاصی اش شروع نکنید.
اول نسخه کپی کمپین تان را بنویسید و سپس نمونه ای از آن را طراحی کنید که به صورت بصری
بتوان با آن ارتباط برقرار کرد. وقتی بر روی طرحی که نسخه کپی از آن ندارید به سختی کار می کنید
نسبت به معنی آن ناآگاه هستید. وقتی که کپی را به میان می آورید و با نسخه اصلی همخوانی ندارد
طراح به این فکر می افتد که کارش را به خوبی انجام نداده است و این مسئله اصلا درست و عادلانه نیست.
۲. اگر خودتان از چیزی سر در نمی آورید آن را نفروشید
Message Match (هماهنگی آن چه در تبلیغ می گویید و آن چه در صفحه اصلی تان بیان می شود) یکی از راه های اساسی در جلوگیری از فرار مشتری، زمان ماندن آن ها در صفحه و نهایتا بهبود نرخ تبدیل است.
۳. در کامنت های مشتری هایتان به دنبال مطالب قابل کپی و متن ( محتوا ) بگردید
یکی از بهترین شیوه هایی که همیشه از آن استفاده می کنم (مخصوصا در بازاریابی محصولات) روشی است
که از جوانا ویب یاد گرفتم. این روش کلاسیک وی در دور زدن کپی رایت است که در آن نقد و بررسی مشتری ها
در آمازون را برای کپی کردن زیر و رو می کند.
اینکه از سخنان مشتری هایتان برای سخن گفتن با دیگر مشتری هایتان استفاده کنید ابزار قدرتمندی است.
من هم وقتی که قابلیت های جدیدی از یک محصول را معرفی می کنم از این روش استفاده می کنم.
من به پست های قدیمی در شبکه های اجتماعی سر می زنم که در آن مشتری ها شخصا
درخواست این قابلیت جدید را داشته اند و ابراز مشکل کرده بودند و از آن حرف ها برای ارائه جدیدم استفاده می کنم.
۴. خلاصه باشید
ما ایمیل هایمان را مثل صفحات اصلی وبسایت مان فرض می کنیم، یک صفحه (یا ایمیل) که یک هدف دارد.
قانون این است که سعی داریم آن قدر اطلاعات کافی به فرد ارائه کنیم که بتواند بر روی کلید دعوت به عمل (Call-to-action) کلیک کند.
نه بیشتر نه کمتر. این موضوع برای ما که خوب کار کرده است. از طرفی من واقعا نسبت به ایمیل های طولانی که در اینباکس هم هستند حساس هستم به همین دلیل تصور می کنم اعضای ما هم همیطور هستند.
۵. از یک پروسه برای تایید کپی کارتان ( نوشتن محتوا ) استفاده کنید
ما همیشه در تلاشیم مطمئن شویم که هیچ چیزی بدون اینکه از سوی دو نفر تایید شده باشد را منتشر نکنیم. همیشه دو نفر (یا بیشتر) بهتر از یک نفر هستند.
آیا نوشته خوبیست؟ آیا کاربرد دارد؟ دلپذیر است؟ آیا به ما و کارمان می خورد؟
۶. جریانی خاص در ساخت محتوی تان داشته باشید
ما همیشه کارمان را با پرسیدن چند سوال از خودمان شروع می کنیم:
- این محتوی برای چه کسی ترتیب داده شده است؟ آن ها چه نوع بازاری هستند؟ در چرخه مشتری های ما آن ها در کجا جای دارند؟
- این تکه از محتوی چه مشکلی از بازار را حل خواهد کرد؟ چگونه باعث بهبود تجربه بازاریابی خواهد شد؟
3.این قطعه از محتوی چه هدف بازاریابی را برایمان میسر خواهد کرد؟ دعوت به عمل اش کجاست؟
از این پس می توانیم مشخص کنیم که کدام راه برای جریان محتوی مناسب است و مسیر کارمان
نیز به همین صورت تغییر خواهد کرد. برای اینکه بر همه موارد نظارت داشته باشیم
از ترکیبی از Google Docs ( برای نگه داری درفت ها)، Google Spreadsheets ( که در آن تقویم دبیرخانه ای مان قرار خواهد گرفت)، Trello (برای تجمع و اشتراک گذاری ایده ها و به کار گرفتن شان)، Google Calendar ( برای اینکه حواسمان به ددلاین ها باشد) و Basecamp ( برای پروژه هایی که چندین تیم را شامل می شوند).
وردپرس سیستم مدیریت محتوی ما است و webinar هایمان را GoToWebinar هاست می کند و پادکست هایمان نیز به صورت زنده در iTunes و Soundcloud پخش می شوند.
با اینکه میزان محتوی تولیدی مان به مقدار قابل توجه ای افزایش پیدا کرده است ولی ما متکی بر این هستیم
که کمیت را فدای کیفیت نکنیم. هر درفت، اسلاید وبلاینر و یا پادکستی که قرار است ارائه شود چندین بار ویرایش و بررسی می شود و قانون طلایی ما هم این است
که هرگز چیزی را که با استاندارد های دبیرخانه مان سازگار نیست عرضه نکنیم حتی اگر مجبور شویم
که هرگز آن چیز را عرضه نکنیم. یا به عبارتی دیگر، هر آن چه می خواهیم منتشر کنیم باید انتظارات و نیاز های مخاطبان و همچنین اهداف بازاریابی ما را براورده کند.
درست است این حرف ها کمی سخت گیرانه به نظر می رسد اما در انجام این کار ها و تلاش در تبدیل محتوی مان به دلپذیر ترین و سرگرم کننده ترین محتوی ممکن کلی به ما خوش خواهد گذشت
علاوه بر این برایمان بسیار آموزنده نیز خواهد بود. امیدوارم که این امر بدیهی باشد.
خلاصه مطلب
بهبود نرخ تبدیل
بهینه سازی نرخ تبدیل چیست؟
نرخ تبدیل چگونه محاسبه میشود؟
6 تکنیک برای بهبود نرخ تبدیل