استراتژی محتوا
سلام به مهراکت خوش آمدید. در این مقاله با استراتژی محتوا آشنا می شوید.
چرا به استراتژی بازاریابی محتوا نیاز دارید ؟
در حالی که کمپانی شما باید یک استراتژی محتوا داشته باشد؛ برنامه ای در مورد نحوه انتشار و موضوعات محتواهای تان،
باید حتماً یک استراتژی بازاریابی محتوا نیز داشته باشید. برنامه ای فقط مختص به این که محتوای شما چطور قرار است
مخاطبانی که می خواهید را جذب کند، آن ها را نگه دارد و با آن ها برای رسیدن به اهداف تعامل ایجاد نماید.
چرا پیاده سازی یک استراتژی خوب حیاتی است؟ بگذارید به آمار زیر نگاهی بیاندازیم:
- بیش از 65 درصد از موفق ترین بازاریابان محتوای دنیا یک استراتژی محتوا مکتوب دارند.
- 73 درصد از بازاریابان محتوایی معتقدند که داشتن یک استراتژی محتوا
باعث ایجاد تمرکز تیم محتوایشان برروی اولویت بندی محتوا می شود. - بیش از 68 درصد بازاریابان محتوا معتقدند که داشتن استرتژی صحیح
به تیمشان کمک می کند که منابع مخصوص محتوایشان را تقسیم بندی کنند تا به بهترین نتایج برسند.
علاوه بر تمامی این موارد نگرشی که استراتژی محتوایی به شما می دهد هم به شما کمک می کند
تا بتوانید تصمیم های تاکتیکی موثری اتخاذ کنید، مثلاً چه نوع محتوایی بیشتر تولید شود و چگونه برنامه ریزی و مدیریت شوند.
چه عواملی شامل استراتژی محتوا می شوند؟
استراتژی محتوا شما باید دربر گیرنده هدف بیزینس شما و نیاز مشتریانتان و نحوه ی رسیدن
به این اهداف با استفاده از محتوا باشد. البته که هیچ کدام از استراتژی های مختلف کاملاً
شبیه به هم نیستند، اما بسیاری از آنها در چند قسمت پایه با هم یکسان هستند:
- مدل بیزینسی مورد علاقه شما: استراتژی های سرمایه گذاری که محتوای شما
بر اساس آن تنظیم می شود، نقش محتوا در سازمان شما و نحوه ای که تیم خود
را آماده می کنید تا با تولید این محتوا برنامه های شما را پیش ببرند همگی از عوامل مهم این مورد هستند.
- اهداف شما: دلیل وجود محتوای شما، درخواست شما از مخاطبان در صورت استفاده آنها از محتوای شما
و ارزشی که شما انتظار دارید محتوایتان به بیزینس شما بدهد همگی از موارد این گزینه می باشند.
اهداف تولید محتوای خود را به کمک استراتژی محتوا مشخص کنید
- پرسونای مخاطبان شما و مسیر خرید مشتریان: مشخص کردن شخصیت مخاطبانی که محتوای شما
برایشان سودمند خواهد بود، وضعیت فعلی آنها و پیش بینی وضعیت آینده مخاطبان و احتمال تغییر نیازها و اهداف آنها - مقاله های متفاوت: شیوه های متفاوت و خاص کمپانی شما برای تولید محتوا و تعیین نحوه ای که محتوای شما با رقبایتان متفاوت باشند.
-
تدوین استراتژی محتوا چه مزیتهایی دارد؟مزیتهای داشتن استراتژی محتوا آنقدر زیاد است که اگر از همان اول درستش نکنید
و در ادامه به آن عمل نکنید فقط پول و وقت خود را هدر دادهاید.به طور کلی استراتژی کمک میکند نتیجه تضمین شده و بهتری از بازاریابی مبتنی بر محتوا بگیریم.
این مزیتها را میتوانیم اینطور ساده کنیم:- کاهش زمان صرف شده برای تولید محتوا
- تولید محتوای هدفمند
- افزایش احتمال موفقیت
- برتری و جایگاهیابی نسیبت به رقبا در بازار
- کاهش هزینه و زمان آموزش کارکنان
- بهبود سئوی وبسایت
- یکپارچگی محتوا
مراحل تدوین استراتژی محتوا
برای هر سایت و هر کسب و کاری که بخواهید استراتژی محتوا بنویسید، حتما لازم است که مراحل زیر را طی کنید.
-
قدم اول: اهداف خود را از تدوین استراتژی محتوا مشخص کنید
قبل از هر چیز هدف خود را از بازاریابی محتوا برای سایت خود مشخص کنید.
اگر این مرحله به خوبی انجام شود به تمام قدمهای بعدی شما جهت میدهد.
هدف که مشخص باشد، در میان انبوهی از دادههای خام گیج و سردرگم نمیشوید.هدف، دقیقا شما را راهنمایی میکند که به دنبال چه چیز باشید و چه کانالهایی
را برای آن بررسی کنید. در حقیقت هدف شما چراغی است که در تاریکی شما را راهنمایی میکند.من در ادامه چند نمونه از اهدافی که میتواند مد نظر خودِ شما یا مشتریتان باشد را مثال میزنم.
- افزایش نرخ تبدیل
- افزایش ترافیک سایت
- افزیش مشارکت و تعامل کاربران در سایت شما
- برندینگ برای کسب و کار
- افزایش فروش و درآمد
البته دقت کنید که لازم نیست فقط یکی از موارد بالا را هدف بگیرید،
شاید همزمان 2 یا سه مورد را بخواهید هدف قرار دهید، اما لطفا جوگیر نشوید
و هدفهای غیرواقعی و نجومی تنظیم نکنید، چراکه همه کاره و هیچکاره میشوید
و به هیچکدام از اهداف نمیتوانید درست حسابی برسید. -
قدم دوم: وضع فعلی کسب و کار خود را به طور کامل بررسی کنید
- پس از تعیین هدف کلی، لازم است که وضعیت کلی کسب و کار خود را به طور کاملِ کامل بررسی کنید.
این بررسی جنبههای مختلفی دارد، من در این قسمت مهمترین چیزهایی که باید بررسی کنید را برای شما میآورم.1. بررسی وضعیت کلی شرکت
برای بررسی این قسمت تنها کافی است جواب سوالهای این بخش را پیدا کنید.
- درآمد این شرکت چگونه تامین میشود؟
- بیشترین درآمد این شرکت مربوط به کدام محصول یا خدمات است؟ چرا این محصول این چنین برای شرکت درآمدزا است؟
نیاز بازار برای این محصول بیشتر است یا روی برندینگ و تبلیغات این محصول بیشتر کار شده است؟
یا هر دلیل دیگری. (این سوال یکی از مهمترین سوالها برای شماست.
چراکه یک بخش مهم از استراتژی شما حول خدمات پرطرفدار شرکت میچرخد). - ساختار تیم فروش چگونه است؟ چه پارامترهایی برای آنها اهمیت دارد؟
2. فرآیند محتوای فعلی شرکت را بررسی کنید
روند مقالههای وبلاگ شرکت در چه وضعیتی است (البته اگر وبلاگ دارد).
رویکرد فعلی شرکت تا اینجا در مورد محتوا به چه صورت بوده است؟- چه کسی درباره موضوعات و محتوا گذاری تصمیم گیری میکند؟
آیا یک تیم محتوا به صورت مجزا وجود دارد یا محتواها توسط کارکنان سایر بخشها تولید میشود؟ - تیم کنونی چه نوع محتواهایی تا به حال تولید کرده است؟
- فاکتورهای مهم برندینگ برای شرکت چه چیزهایی هستند؟
برای اینکه کار شما راحتتر شود من سه روند کلی بررسی محتوای فعلی سایت را برایتان مشخص میکنم:
بررسی محتوای فعلی بر اساس معیارهای گوگل آنالیتیکس: تمام صفحات سایت،
وبلاگ و لندینگ پیجها را بر اساس شاخصههای گوگل آنالیتیکس بررسی کنید. موارد بسیار مهمی
که حتما باید به آن اهمیت بدهید، شامل نرخ پرش (Bounce Rate)، زمان سپری شدن
در سایت (Average time on site) و تعداد بازدیدهای صفحات مختلف (PageViews) هستند.
بررسی بر اساس معیارهای سئو: در این مرحله تنها کافی است یک بررسی مختصر در مورد کیفیت
بک لینکها، اعتبار دامنۀ سایت و مواردی از این قبیل انجام دهید.این مرحله به شما کمک میکند
که پتانسیل کلمات کلیدی بالقوۀ سایت خود را بسنجید. ببینید سایت شما در کدام کلمه کلیدی
جایگاه مناسبی دارد، روی کدام کلمات کلیدی باید بیشتر سرمایهگذاری کنید و محتوای شما
در کدام کلمات کلیدی ضعف دارد و نیاز به انرژی مضاعف در آن زمینه است. اگر نمیدانید
که چگونه از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید به مقالۀ راهنمای کامل گوگل آنالیتکس در وبلاگ نوین مراجعه کنید.بررسی چشم انداز محتوای فعلی: آیا وضعیت فعلی محتوای شما برای کاربر مناسب است؟
آیا کاربران با آن ارتباط برقرار کردهاند؟ چقدر فیدبک گرفتهاید؟ با محتوای فعلی چه نوع از مخاطبان
را جذب کردهاید؟ محتوای شما کجای قیف بازاریابی قرار دارد؟ (اگر با این مفهوم فوقالعاده مهم بازاریابی
آشنا نیستید، حتما مقالۀ تاثیر محتوا بر قیف بازاریابی را در وبلاگ ما بخوانید).۳. هویت برند خود را به محتوا ربط دهید
اگر هویت برند کسبوکار خود را تنظیم کردهاید و تازه میخواهید
بازاریابی مبتنی بر محتوا شروع کنید، باید برند شما در محتوا هم دیده شود.محتوای شما قرار است به برندینگ هم کمک کند و مهمتر این
که نباید محتوای شما ارزشها، چشمانداز و ماموریتی متفاوت از برند فعلی داشته باشد.بررسی کنید چه موضوعات، مشکلات و نیازهایی در اولویت برند بوده است.
همانها را در تولید محتوا مد نظر قرار دهید.هویت بصری را به عنوان مبنا قرار دهید. تصاویر مورد استفاده
در مقالات، موضوعات فرعی و … همه میتوانند به برند کمک کنند.-
قدم سوم: کلمات کلیدی کسب و کارتان را پیدا کنید
بگذارید اینطور برایتان بگویم. تقریبا همه چیز به کلمات کلیدی ربط پیدا میکند؛
تحقیق کلمات کلیدی به ۳ دلیل اهمیت اساسی دارند:- تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک میکند بفهمید که در حوزۀ فعالیت شماگ
کاربران به دنبال چه هستند، چه سوالاتی دارند و نیازشان چیست. - کلمات کلیدی یکی از مهمترین دریچهها برای ورورد کاربران و هدایت ترافیک از طریق گوگل به سایت شماست.
- گوگل هم کسب و کار شما را راحتتر شناسایی میکند. در حقیقت اصلیترین ابزارِ گوگل،
برای فهم کسب و کار شما و حوزۀ فعالیتتان کلمات کلیدی شماست.
اما دقت کنید که تمام استراتژی شما نباید بر اساس کلمات کلیدی و سئو نوشته شوند.
کلمات کلیدی و سئو باید یک عامل مهم برای استراتژی محتوای شما باشند. کلمات کلیدی میتوانند
جرقههای خوبی برای تولید محتوا در ذهن شما روشن کنند. اما این کافی نیست.
شما باید این کلمات کلیدی را با ایدهها و نیازهای حوزۀ کسب و کار خود ترکیب کنید تا بتوانید بهترین مطالب ممکن را بنویسید.چطور تحقیق کلمات کلیدی انجام دهیم؟
دهها ابزار و سرویس مختلف وجود دارد که در پیدا کردن کلمات کلیدی به شما کمک میکنند.
توجه کنید که داشتن فهرستی بلند از کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکار و محصول کافی نیست.
مهم این است که این کلمات کلیدی را دستهبندی و اولویتبندی کنید.ابزارهایی مثل kwfinder ،keywordtool، عبارتهای پیشنهادی در جستجوی گوگل
و یکی از بهترینها کیورد پلنر گوگل کمک کننده هستند. بقیه کارهای دیگر با خودتان است.
البته همیشه در نظر داشته باشید تحلیل و قضاوت شخصی در شناسایی کلمات کلیدی
و قصد کاربر از به کار بردن آنها در درجه اول اهمیت قرار دارد.قدم چهارم: رقبای حوزۀ کسب و کار خود را بررسی کنید
یکی از مهمترین و اساسیترین قدمها برای تدوین استراتژی محتوا برای سایت بررسی و تحلیل رقبای شماست
. برای تجزیه و تحلیل رقبا یک روش راحت و کاربردی وجود دارد:
مثلا اینکه آیا وبلاگ دارند یا نه؟ دسته بندیهای وبلاگشان چگونه است، در وبلاگ چه موضوعاتی را پوشش دادهاند،
در کدام شبکههای اجتماعی حضور دارند. سری به شبکههای اجتماعیشان بزنید و آنها را بررسی کنید.
از گوگل بزرگ کمک بخواهید. چگونه؟ کافی است کلمات کلیدی مورد نظر خود را در گوگل سرچ کنید
و لینکهایی که در صدر نتایج جستجو قرار دارند را شناسایی کنید. همین کار راحت یعنی شناسایی
مهمترین رقیبان شما در عرصۀ فعالیتتان. حال کافی است سری به سایتهایشان بزنید و امکانات مختلف آنها را بررسی کنید.در تحلیل رقبا این موارد را میخواهیم بفهمیم:
- در چه موضوعاتی هنوز تولید محتوا نکردهاند
- نقاط قوت و ضعفشان چیست؟
- کدام محتوا نرخ تعامل بیشتری دارد (لایک، نظر و…)
- تمرکز اصلی محتوا روی چیست؟
- در چه کلمات کلیدی رتبه دارند یا ندارند؟
در کل ما از تحلیل رقبا میخواهیم استراتژی دیگران را بفهمیم. با این کار استراتژی بهتری از رقبا تدوین میکنیم
و مهمتر این که بخشی از موضوعات، بازار و جامعه را هدف قرار میدهیم که هدف رقبا نیست. اینطور کار ما ارحتتر میشود.البته این پایان ماجرا نیست.
حالا باید سراغ کسبکارهای مشابه یا رقبای خارجی بروید و سایتهای خارجی را بررسی کنید.
این مورد هم کمک زیادی به شما میکند؛ چراکه عموما سایتها و وبلاگهای خارجی از کیفیت بالایی برخوردارند
و اگر شما بتوانید در حوزۀ کاری خود به مقیاسی جهانی نزدیک شوید، قطعا برندهاید و از کلی رقبایتان (یا شاید حتی تمام رقبا) جلو بیافتید.اصلا نگران تقلید کردن نباشید، تقریبا تمام کسب و کارهای موفق هر حوزهای تا حد ممکن
به نمونۀ خارجی شبیه است. تنها کافی است خوب و هوشمندانه از آنها ایده بگیرید. - تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک میکند بفهمید که در حوزۀ فعالیت شماگ
-
قدم پنجم: پرسونای مشتری خود را تهیه کنید
پرسوناهای مشتری، یک سری کاراکترهای خیالی هستند که الگوهای رفتاری، اهداف،
نیازها و ویژگیهای شخصیتی بسیار نزدیک به مخاطبان ایدهآل ما دارند. پرسونا کمک میکند
تا بدانید مشتریتان چه رفتارهایی دارد، واکنشهای او به مسائل مختلف چگونه است،
موانع ذهنی که او را در برابر شما دلسر میکنند کدامند، چه اهدافی دارند، چه چیزهایی نیاز دارند
و در نهایت شما در قبال آنها چه کاری میتوانید انجام دهید. بعد از شناخت مخاطب است
که میتوانید برنامه بازاریابی موثری ترتیب دهید، نیازهای مخاطب را برطرف و او را به یکی از مشتریان وفادار برندتان تبدیل کنید.درباره پرسونا هم پیشنهاد میکنیم مقاله پرسونای مشتری را در وبلاگ ما بخوانید.
در این مرحله میخواهیم بدانیم مشتریان فعلی چه افرادی با چه مشخصات و ویژگیهایی هستند.
مشخصات و ویژگیهایی مثل موارد زیر:
- مشتریان این شرکت بیشتر از چه کانالهایی از شرکت خرید میکنند؟
- آنلاین خرید میکنند؟ تلفنی سفارش میدهند؟ یا به خرید حضوری بیشتر تمایل دارند؟
- در چه سطح اقتصادی هستند؟
- دوست دارند با چه لحنی با آنها صحبت شود؟ خیلی رسمی یا صمیمی؟
- به چه سرگرمیهایی علاقه دارند؟
خلاصه مطالب
چرا به استراتژی بازاریابی محتوا نیاز دارید ؟
چه عواملی شامل استراتژی محتوا می شوند؟
تدوین استراتژی محتوا چه مزیتهایی دارد؟
مراحل تدوین استراتژی محتوا